تاریخ انتشار : یکشنبه 23 سپتامبر 2018 - 14:19
کد خبر : 435

«لبخند زدن» یک استعداد ذاتی می طلبد، ربطی به تحصیلات ندارد

بنام خدای ارتباطات، خدایی که پایه گذار ارتباطات و روابط عمومی در دنیاست، خدایی که با بندگانش در طول شبانه روز و بدون تعطیلی در ارتباط است. امیدوارم که ما انسانها بتوانیم به این مساله توجه داشته باشیم و در زندگی خصوصی مان و زندگی اجتماعی مان عمل بکنیم و بتوانیم یک ارتباط خوب و

بنام خدای ارتباطات، خدایی که پایه گذار ارتباطات و روابط عمومی در دنیاست، خدایی که با بندگانش در طول شبانه روز و بدون تعطیلی در ارتباط است.

امیدوارم که ما انسانها بتوانیم به این مساله توجه داشته باشیم و در زندگی خصوصی مان و زندگی اجتماعی مان عمل بکنیم و بتوانیم یک ارتباط خوب و تاثیر گذار داشته باشیم.

یادمان باشد که ارتباطات انسان نقاش زندگی اجتماعی است و در واقع نقش زندگی اجتماعی و حرفه ای را ارتباطات انسانی رقم می زند.

در دنیای کنونی امروز، روابط عمومی عاملی است برای آگاهی بخشی به جامعه، روابط عمومی در ارتقاء سطح دانش مخاطبین نقش بسیار حساسی دارد و اگر روابط عمومی بتواند به نقش حرفه ای خود خوب عمل کنند جامعه مخاطب خود و سازمان خود را به هدف و موفقیت نزدیک کرده است.

رسالت و نقش روابط عمومی ایجاد ارتباط، حفظ ارتباط و تداوم ارتباط است، یعنی در قدم اول برقراری ارتباط و بعد از آن حفظ آن ارتباط و تداوم بخشیدن آن اهمیت و نقش به سزایی دارد.

وقتی میگوییم روابط عمومی هدفش عقلانیت ارتباطی است یعنی اینطور نیست که فقط ارتباط برقرار کند بلکه باید با این ارتباط برقرار کردن با افراد جامعه یک درک متقابل ایجاد کند.

ایجاد عقلانیت یعنی اینکه جامعه مخاطب را وادار کند به تفکر نه اینکه بخواهد چیزی را به آنها القاء کند بلکه باید موضوعی رو مطرح کند که جامعه هدف راجع به آن موضوع فکر کنند و بتوانند بهترین تصمیم را اتخاذ کنند.

روابط عمومی هدفش آگاهی بخشیدن است

ما میدانیم که پیامبر بزرگ ما حضرت محمد (ص) فرمودند: بزرگ ترین رسالت من آگاهی بخشی به جامعه و جهل ستیزی از آن است.

خداوند میخواهد بندگانش همیشه آگاه باشند و به همین دلیل ۱۲۴ هزار پیامبر فرستاد و در هر ده و روستا و شهر و منطقه ای راهنمایانی را برای ارتباط بهتر قرار داد.

امروز ما روابط عمومی ها رسالتمان آگاهی بخشیدن به مردم است، آگاهی شفاف، صادقانه و بدون دروغ، تا مخاطبین با آگاه شدن دانا بشوند و بتوانند بهترین تصمیم را اتخاد کنند.

جامعه ای که به اطلاعات شفاف دسترسی داشته باشد دانا می شود، توانمند می شود و دانایی و توانایی موجب شادی خواهد شد و جامعه شاد، انسان شاد، قدم های محکم رو به جلو بر می دارد.

شما اگر یک روز صبح که از خانه بیرون می آیید سرحال و پرانرژی و سرزنده باشید تند و سریع به سمت هدفت حرکت می کنی ولی اگر جامعه ای ناآگاه و نادان و ناتوان باشه همیشه مضطرب و نگران خواهد بود و قدم های ضعیف بر میدارد در نتیجه دست یابی به هدفش سخت میشود.

روابط عمومی هیچ چیزی را نباید پنهان کند هیچ خبری از سازمان را نباید از مخاطبان پنهان کند، چون مخاطب هر سازمان در واقع شریک آن سازمان است پس باید مشکلات و مسایل را شفاف در اختیار داشته باشد، آنها حق دارند بدانند، حق دارند فکر کنند و حتی گاهی به ما بگویند چه کاری انجام بدهیم.

«ای وی لی» (پدر روابط عمومی دنیا) می گوید: دفتر مطبوعات ما سری نیست، همه کارهای ما آشکار و علنی است و هر خبرنگاری که بخواهد میتواند به آن دسترسی داشته باشد.

ولی آیا روابط عمومی های کشور ما اینگونه عمل می کنند؟!

البته منظور بنده همه نیستند، یک عده ای معتقدند که هیچ دلیلی ندارد اطلاعات درون سازمان به بیرون منتقل شود و همه چیز ما عیان باشد این تفکر اشتباه است زیرا که اینها متعلق به مردم هستند مخصوصا در سیستم بانکی یا سیستم هایی که دارند خدمات ارائه میدهند و از طریق همین مردم کسب درآمد می کنند.

روابط عمومی باید حقوق مردم را به آنها یادآور شود که بدانند چه حقی را باید از آن سازمان مطالبه کنند، متاسفانه خیلی از مردم نمیدانند که در سیستم بانکی چه حقی دارند چه سوالی را میتوانند بپرسند و این آگاهی دادن وظیفه روابط عمومی است.

متقابلا کارمندان و کارکنان یک سازمان هم حقوقی دارند از مخاطبین که آن هم بدلیل تعریف نادرست مشخص نیست.

در نتیجه دو گروه نا آگاه از حقوق یکدیگر با هم روبرو می شوند و به همین دلیل دچار اختلاف و چالش می شوند. در صورتیکه اگر حقوق یکدیگر را بدانند به هم احترام می گذارند و حدود خود و طرف مقابل را رعایت می کنند. اینها آگاهی بخشی وظیفه روابط عمومی است.

روابط عمومی باید از زبان مخاطب سخن بگوید که متاسفانه در حال حاضر این عملکرد برعکس شده است و بجای آنکه روابط عمومی زبان گویای مخاطب باشد دغدغه خواست های مدیرانش را دارد و این امر به اشتباه رواج یافته است.

رسالت روابط عمومی این نیست که خواست های مدیرش را به مردم بگوید و صلاح سازمان را در نظر بگیرد.

رسالت روابط عمومی انتقال پیام ها و نیازهای مخاطبین به مدیرانش است و ارایه پاسخ صریح و بدون سانسور به آنها.

روابط عمومی باید بداند مخاطبش چه انتظاری از آن سازمان دارد چه نیازی دارد و چه اطلاعاتی می خواهد تا آنها را به مدیرانش منتقل کرده و بتواند جهت سهولت این ارتباط اقدامی شایسته و بدون محدودیت و ملاحظات سازمان خودش داشته باشد.

در واقع مدیر یک سازمان بر اساس همین نیازها و خواست ها باید تصمیمات درست را اتخاذ نماید چون نتیجه تمام خدمات و محصولات باید مطلوب همین مخاطبان باشد تا بتواند برای سازمانش سودآور گردد.

امروز نمی توانیم بگوییم هر آنچه را ما می پسندیم و تصمیم می گیریم ارایه می کنیم، امروز زمان آن است که ببینیم مشتری یا مخاطب ما چه چیزی را می خواهد و آنرا به بهترین فرم و صورت ممکن برایش تولید و عرضه کنیم.

در نتیجه این ارتباط، فرآیند خشنودی و رضایت ایجاد می شود و مخاطب با عشق به سازمان ما مراجعه می کند و از خدمات و محصولاتمان استفاده می کند.

روابط عمومی باید مهارت ذاتی و درونی داشته باشد و در واقع تحصیل در این رشته به تنهایی کافی نیست. لبخند زدن و مردم دوست بودن ربطی به تحصیلات ندارد و یک استعداد ذاتی می طلبد که در انتخاب افرادی که در روابط عمومی سازمان استخدام می شوند این امر بسیار قابل توجه و اساسی به شمار می رود.

متاسفانه برخی از روابط عمومی ها ذات ارتباطی ندارند و به همین دلیل ارتباط سازمان با مخاطبانش دچار ضعف و مشکل می شود و همین ضعف موجب می شود که روابط عمومی به سمت مدیرش کشیده شود و در این فرآیند فاصله و شکاف بیشتر و بیشتر می شود.

وظیفه روابط عمومی سرویس دادن به مدیرش نیست تمجید و تحسین نیست، روابط عمومی باید مدیر و سازمانش را نقد کند و متاسفانه برخی از مدیران ما هم متوجه این موضوع نیستند و خودشان روابط عمومی تابع شرایط موجود و تحسین گو را می پسندند.

پس این روابط عمومی متخصص و ارتباط گر است که می تواند مدیر غیر ارتباطی اش را به مدیری ارتباطی و مردم گرا تبدیل کند.

کار روابط عمومی بله قربان گفتن به مدیرانش نیست.!

روابط عمومی باید بتواند علاوه بر ارتباط با مدیر و مردم با بدنه سازمانش هم ارتباط داشته باشد و در نهایت این هماهنگی موجب اتفاقات خوشایند برای سازمان و مخاطبین و کارکنان خواهد شد.

تعلق سازمانی یعنی چه ؟

یعنی اینکه کارکنان یک سازمان خودشان را سهامدار آن سازمان بدانند و تعلق قلبی با مدیر و سازمان و مخاطبانشان احساس کنند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.